سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یاد، کلید اُنس گرفتن است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
مصوبات پاییز 88 ، مصوبات فصل بهار 88 ، اخبار ایران وجهان ، مصوبات زمستان 88 ، مصوبات تابستان 88 ، برنامه ریزی شهری ، حقوق شهروندی ، شهروندمداری ، امام(ره)وجماران ، مصوبات زمستان 88 ، ورزش ، مدیریت شهری ، شهر الکترونیک ، شهرسازی ، تاریخچه شهر نظرآباد ، اخبار شهرستان نظرآباد ، اخبار فرهنگی ، عکس ، هویت فرهنگی ، نوذرپور ، اخبار فرهنگی نظرآباد ، اخبار نظرآباد ، شوراها ، دغدغه ایثارگران ، انرژی پاک ، پیامها ونظرات شهروندان ، اخبار ورزش نظرآباد ، اخبار شورا ، اخبار شهرداری ، مطهری ، میرزا عبدالله مقدم ، ماه مبارک رمضان ، فرهنگی ، فرهنگی اجتمایی ، مشروطیت ، مشکلات شوراها ، مدیریت فرهنگی ، مراحل اخذ پروانه ساختمانی ، مصوبات پاییز88 ، قوه قضاییه ، کارخانه مقدم ، کروبی ، گردش کار ، مبلمان شهری ، مجلس ، علمی ، منشور اخلاقی کارکنان شهرداری نظرآباد ، موسوی ، نورپردازی ، هاشمی رفسنجانی ، مصوبات سال 89 ، مصوبات قصل بهار 88 ، اجتماعی وفرهنگی ، اخبار اجتماعی نظرآباد ، اخبار اجتمایی ، انجمن حجتیه ، امام (ره)وجماران ، امام خمینی ، امام مهربانی ، امام(ره) وجماران ، پیام شهروندان ، تاریخچه نظرآباد ، تپه ازبکی ، خاتمی ، رخسار قرآن ، صدور پروانه ، طالقان ، طرح جامع شهر نظرآباد ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :6
بازدید دیروز :27
کل بازدید :225445
تعداد کل یاداشته ها : 386
103/2/7
3:23 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
عبدالرسول عباسی[0]

خبر مایه

آیا تا به حال شده از خودمان بپرسیم حقوق معلمان چقدر است؟ اشتباه نکنید! منظور نگارنده از حقوق، مبلغ ثابت ماهیانه ای نیست که همه ماهه در فیش حقوقی فرهنگیان -البته پس از کسور قانونی- درج می شود. که در آن موضوع گفتنی ها زیاد است و تنها به بیت اکتفا می شود که:
از دست عزیزان چه بگویم؟ گله ای نیست!
گرهم گله ای هست دگر حوصله ای نیست!
برای طرح درست مسئله مناسب تر می بینم که فرقی بین حقوق معلمان و فیش حقوقی آنان قائل شویم و به قول قدیمی ترها مواجب ماهیانه را غیر از حقوق بدانیم.
حال مجددا از خودمان بپرسیم که غیر از مواجب ماهیانه آیا معلمان حقوقی دارند؟
شاید بزرگترین جفا به معلمان این باشد که به آنان القاء کنند که: «حقوق شما همانی است که همه ماهه دریافت می کنید.و کم یا زیاد چیزی است که هیچ ماهی از شما دریغ نشده است».
اگر دقت کنیم می بینیم که قریب به اتفاق مردم نسبت به معلمان اعتماد دارند و هنوز هم این قشر از جامعه را به عنوان گروه مرجع می شناسند. حتی الامکان حرمت آنان را حفظ می کنند. در بیشتر شهرهای ما، شهرکهای فرهنگیان به عنوان مناطقی آرام و قابل سکونت مورد اقبال عمومی است.
مسئولین در شعارهایشان معلمان را انسانهایی فرهیخته و شمع روشنی بخش جامعه می دانند و شغلشان را شغل انبیاء می نامند.همه ساله برایشان جشن می گیرند و از آنان تقدیر می کنند. علی الخصوص بانکها مارا-البته برای ضمانت کردن نه وام دادن- خیلی قبول دارند و به هر متقاضی وامی اصرار می کنند که : حتما ضامنت فرهنگی باشد!!!
شاید بسیاری از همکارانم به یاد بیاورند زمانی که کاندیداهای نمایندگی مجلس قصد شرکت در انتخابات دارند؛ چپ و راست، مستقیم و با واسطه پیغام می فرستند یا پیامک می زنند که:
«از شما فرهیخته!! گرامی!! درخواست می گردد با حضور خود در ستاد انتخاباتی اینجانب به ما افتخاردهید!! تا از رهنمودهای شما بهره مند شویم!!!»
به دور از این تعارفات معمول مسئولین -که بعضا خودشان هم باور ندارند- بار دیگر می پرسم :«حقوق من چیست»؟
در زیر توجه شما را به دو نکته جلب می کنم:
1- در جریان رای اعتماد به وزیر آموزش و پرورش همه نمایندگان مجلس می دانستند که قریب به اتفاق معلمان خواهان وزارت «آقای نجفی» هستند. علی رغم خواست معلمان، نمایندگان آنان ملاحظات سیاسی و جناحی را ترجیح دادند. البته واضح است که اگر به مردمسالاری دینی و الزامات آن پایبندیم باید به رای نمایندگان احترام بگذاریم و قانونمدار باشیم. ولی همین مردمسالاری دینی است که به ما اجازه می دهد در انتخابات بعدی در نماینده خود تجدید نظر کنیم!! وکسانی را که تنها یک ماه قبل از انتخابات ما را می بینند و متوجه فهیم و فرهیخته بودنمان می شوند و بعد از آن لابی های میان راهرو و سلف سرویس مجلس و زد و بندهای حین ناهار و شام خوردن در محافل سیاسی را به نظر معلمان منطقه شان ترجیح می دهند رای ندهیم!!
2-عادت بعد از انقلاب بر این بوده که بعد از هر انتخاباتی گروههای قدرتمند سیاسی در محفل های در بسته برای خود پستهای اداری منطقه را به مانند گوشت قربانی تقسیم کنند. فرماندار و بخشدار، نماینده مجلس و امام جمعه هر کدام برای خود قدر السهمی از این پستها دارند و در این میان آموزش و پرورش مورد بیشترین اقبال از هر سو است. و این تنها معلمان هستند که کسی از آنان نمی پرسد آیا این «آقا» را به عنوان «رئیس» می پسندید؟ کافی است یک نگاه اجمالی بیندازید تا ببینید چند درصد مدیران دستگاهها مسئول دفتر یا از مرتبطین با نمایندگان مجلسند.
این وضعیت به مانند زمین فوتبالی است که همواره عده ای معدود در آن بازی می کنند توپ را به یکدیگر پاس می دهند و از هم می گیرند بر روی هم خطا می کنند و در نهایت به هم گل می زنند!! و ما معلمان همواره شاهد این رقابتیم و تنها حق تشویق و حمایت از بازیگران اصلی را داریم.رؤسای ادارات هم که رمز موفقیت را زود پیدا می کنند!! بیشتر از حال و روز ما نگران دغدغه های نمایندگان و .... هستند.
آیا زمان آن نرسیده که معلمان برای انتخاب مسئولینشان به بازی گرفته شوند و حق رای داشته باشند؟
امیداین که دولت تدبیر و امید، تدبیری به کار بندد تا به دور از هر گونه لفاظی و تعارفی حق انتخاب مدیران آموزش و پرورش مناطق جزو حقوق معلمان- غیر از مواجب ماهیانه آنان - محسوب گردد.البته انجام این کار منافع زیادی را با خود به همراه خواهد داشت که از حوصله این بحث خارج است.