سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] دوستان خدا آنانند که به درون دنیا نگریستند ، هنگامى که مردم برون آن را دیدند ، و به فرداى آن پرداختند آنگاه که مردم خود را سرگرم امروز آن ساختند ، پس آنچه را از دنیا ترسیدند آنان را بمیراند ، میراندند ، و آن را که دانستند به زودى رهاشان خواهد کرد راندند و بهره‏گیرى فراوان دیگران را از جهان خوار شمردند ، و دست یافتنشان را بر نعمت دنیا ، از دست دادن آن خواندند . دشمن آنند که مردم با آن آشتى کرده‏اند . و با آنچه مردم با آن دشمنند در آشتى به سر برده‏اند . کتاب خدا به آنان دانسته شد و آنان به کتاب خدا دانایند . کتاب به آنان برپاست و آنان به کتاب برپایند . بیش از آنچه بدان امید بسته‏اند ، در دیده نمى‏آرند . و جز از آنچه از آن مى‏ترسند از چیزى بیم ندارند . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
مصوبات پاییز 88 ، مصوبات فصل بهار 88 ، اخبار ایران وجهان ، مصوبات زمستان 88 ، مصوبات تابستان 88 ، برنامه ریزی شهری ، حقوق شهروندی ، شهروندمداری ، امام(ره)وجماران ، مصوبات زمستان 88 ، ورزش ، مدیریت شهری ، شهر الکترونیک ، شهرسازی ، تاریخچه شهر نظرآباد ، اخبار شهرستان نظرآباد ، اخبار فرهنگی ، عکس ، هویت فرهنگی ، نوذرپور ، اخبار فرهنگی نظرآباد ، اخبار نظرآباد ، شوراها ، دغدغه ایثارگران ، انرژی پاک ، پیامها ونظرات شهروندان ، اخبار ورزش نظرآباد ، اخبار شورا ، اخبار شهرداری ، مطهری ، میرزا عبدالله مقدم ، ماه مبارک رمضان ، فرهنگی ، فرهنگی اجتمایی ، مشروطیت ، مشکلات شوراها ، مدیریت فرهنگی ، مراحل اخذ پروانه ساختمانی ، مصوبات پاییز88 ، قوه قضاییه ، کارخانه مقدم ، کروبی ، گردش کار ، مبلمان شهری ، مجلس ، علمی ، منشور اخلاقی کارکنان شهرداری نظرآباد ، موسوی ، نورپردازی ، هاشمی رفسنجانی ، مصوبات سال 89 ، مصوبات قصل بهار 88 ، اجتماعی وفرهنگی ، اخبار اجتماعی نظرآباد ، اخبار اجتمایی ، انجمن حجتیه ، امام (ره)وجماران ، امام خمینی ، امام مهربانی ، امام(ره) وجماران ، پیام شهروندان ، تاریخچه نظرآباد ، تپه ازبکی ، خاتمی ، رخسار قرآن ، صدور پروانه ، طالقان ، طرح جامع شهر نظرآباد ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :15
بازدید دیروز :33
کل بازدید :225917
تعداد کل یاداشته ها : 386
103/2/19
5:57 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
عبدالرسول عباسی[0]

خبر مایه

 

 

 

 

حکایت مهربانی میرزا عبدالله مقدم و نامهربانی ما!

 

 اشاره: بی تردید مرحوم میرزا عبدالله مقدم (موسس کارخانجات نساجی مقدم) عامل آبادانی و توسعه نظرآباد - غربی ترین شهر استان تهران - است. نویسنده «وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی» در کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» (چاپ 1386 خورشیدی) به طور مفصل درباره زندگی و خدمات مرحوم مقدم سخن گفته است. درباره قدر ناشناسی ما نظرآبادی ها همین بس که در این شهر 120 هزار نفری حتی کوچه بن بست و باریکی را به نام مقدم نمی توان یافت. نام میدان مقابل کارخانه نساجی هم چیز دیگری است. لااقل نام یکی از درختان کهنسال شهر را، مقدم بنامیم چون به گمانم آنها مقدم را بهتر می شناسند. مطلب زیر زندگینامه ایشان است که به مناسبت صد و دوازدهمین سالگشت تولدش تقدیم نظرآبادی های منصف و قدرشناس می شود:

 

-------------------------------

 

میرزا عبدالله مقدم از بازرگانان معروف و سرشناس و صدیق و خوشنام قرن اخیر است. وى در سال 1277 خورشیدی در قزوین تولد یافت. بعد از آنکه به سن رشد رسید و خواندن و نوشتن را آموخت وارد بازار قزوین شد و کار خود را از شاگردى و پادویى آغاز کرد. پس از تهیه مختصر سرمایه‏اى، چون محیط قزوین را براى نشو و نماى خود کوچک مى‏دید، به تهران آمد و در کار قماش شروع به فعالیت کرد. به تدریج در بازار تهران براساس صداقت و درستى که بروز داده بود مورد توجه قرار گرفت و تجارتخانه‏اى دایر کرد و به واردات قماش و توزیع آن پرداخت به ویژه معاملات وى با  کشور شوروى سابق بسیار رونق گرفت و نمایندگى چند کالا مانند اتومبیل‏هاى «پابدا» و «مسکویچ» و ماشین‏هاى کشاورزى به او داده شد. و سرانجام تعداد شرکت‏هاى وى متجاوز از 25 واحد گردید.

 

در سال 1340 به تأسیس یک کارخانه پارچه‏بافى پشمى در  شهر نظرآباد همت گماشت و بهترین ماشین‏آلات و متخصصین خارجى را وارد کرد و تولیدات این کارخانه روز به روز مرغوب‏تر و مورد توجه مردم قرار مى‏گرفت. محصولات این کارخانه قسمت اعظم احتیاجات لباس افسران را تدارک مى‏دید. با شعب متعددى که در تهران و شهرستان‏ها دایر نموده بود، فوق‏العاده مورد توجه مردم بود. همزمان با تأسیس این کارخانه، کارخانه‏ دیگرى به نام «ممتاز» در جاده تهران - شهررى دایر کرد. تولیدات این کارخانه پارچه‏ى نخى بود و روزانه تا یکصد هزار متر تولید داشت. در کار توسعه‏ این دو کارخانه و سایر شرکت‏هاى تجارتى، بانک‏ها نقش اساسى داشتند و اعتبارات سنگینى به مقدم دادند به طورى که کارخانه‏ ممتاز که سى میلیون تومان سرمایه‏ آن بود حدود یکصد و هشتاد میلیون تومان از وام و اعتبار استفاده نمود.

 

البته حاج عبدالله مقدم برخلاف سایر تجار و صاحبان صنایع، دینارى از وام‏هاى دریافتى را از کشور خارج ننموده بلکه همه را صرف توسعه‏ واحدهاى صنعتى و کشاورزى خود نموده بود. متأسفانه به علت توسعه‏ سریع تأسیسات و نداشتن اعتبارات جدید، بانک‏ها نیز نمى‏توانستند زیاده بر آنچه وام داده‏اند اعتبارى تازه بدهند و لذا مقدم ناگزیر بود از اعتبارات وام‏هاى اشخاص در بازار تهران استفاده کند و بهره‏ سنگینى به آنها بپردازد و مواد اولیه را نقدی خریدارى کند. همین امر باعث شد که کارخانه‏ى «ممتاز» و سایر شرکت‏هاى مقدم دچار اختلالاتى شدند. مخصوصا یوسف خوش کیش درصدد نابودى تأسیسات مقدم برآمد و بجاى کمک و مساعدت، مبادرت به صدور اجرائیه براى مطالبات بانکى نمود و حکم بازداشت مقدم و تملیک شرکت‏هاى او به جز نظرآباد که اقتصاد سالمى داشت صادر شد. در سال 1343 از مقدم سلب مالکیت شد و تمام اموال او را بانک ملى به حیطه‏ تصرف خود درآورد و به اصطلاح بازرگان سرشناس و مشهور ایران که شهرت جهانى داشت، ورشکست گردید.

 

حاج میرزا عبدالله مقدم ضمن فعالیت‏هاى تجارتى و صنعتى خود، در اطراف کرج مقادیر زیادى زمین خریدارى و شهرکى به نام «گلشهر» براى پیشرفت کار خود دایر نموده بود. بدون اینکه سپهبد تیمور بختیار که در آن تاریخ در اوج قدرت بود پولى بپردازد، در این شهرک شریک شد. همچنین یک شرکت صادراتى به نام «خلیج» با مشارکت وى تشکیل داد. مقدم چند سالى در ورشکستگى غوطه‏ور بود و طلبکاران دقیقه‏اى از فشار خود کوتاهى نمى‏کردند. این وضع چند سالى ادامه داشت تا بالاخره زمین‏هاى شهرک «گلشهر» چندین برابر ارزش خود قیمت پیدا کرد و مقدم با فروش آن توانست از ورشکستگى نجات یابد و مجددا به کار و کسب خود رونقى بدهد و جزو تجار درجه اول قرار بگیرد. حاج میرزا عبدالله مقدم مردى بسیار خیر و نیکوکار بود. از مساعدت به مردم فقیر و کارگران محتاج دریغ نمى‏ورزید. غالبا شب‏ها به صورت ناشناس به منازل کارگران محتاج مى‏رفت و کمک‏هاى قابل ملاحظه‏اى به آنها مى‏نمود. عده‏اى از کارگران و کشاورزان وى صاحب خانه و کاشانه شدند. نه تنها کارگران بلکه عده‏ى زیادى از قبل او به همه چیز نایل آمدند. مقدم در 85 سالگى در تهران درگذشت و نام نیک وى سال‏ها در اقتصاد این کشور باقى خواهد ماند.

 

منبع:  کتاب «شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران»، جلد سوم.

 

حسین عسکری