سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسد چون کم بود ، تن درست و بى غم بود . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
مصوبات پاییز 88 ، مصوبات فصل بهار 88 ، اخبار ایران وجهان ، مصوبات زمستان 88 ، مصوبات تابستان 88 ، برنامه ریزی شهری ، حقوق شهروندی ، شهروندمداری ، امام(ره)وجماران ، مصوبات زمستان 88 ، ورزش ، مدیریت شهری ، شهر الکترونیک ، شهرسازی ، تاریخچه شهر نظرآباد ، اخبار شهرستان نظرآباد ، اخبار فرهنگی ، عکس ، هویت فرهنگی ، نوذرپور ، اخبار فرهنگی نظرآباد ، اخبار نظرآباد ، شوراها ، دغدغه ایثارگران ، انرژی پاک ، پیامها ونظرات شهروندان ، اخبار ورزش نظرآباد ، اخبار شورا ، اخبار شهرداری ، مطهری ، میرزا عبدالله مقدم ، ماه مبارک رمضان ، فرهنگی ، فرهنگی اجتمایی ، مشروطیت ، مشکلات شوراها ، مدیریت فرهنگی ، مراحل اخذ پروانه ساختمانی ، مصوبات پاییز88 ، قوه قضاییه ، کارخانه مقدم ، کروبی ، گردش کار ، مبلمان شهری ، مجلس ، علمی ، منشور اخلاقی کارکنان شهرداری نظرآباد ، موسوی ، نورپردازی ، هاشمی رفسنجانی ، مصوبات سال 89 ، مصوبات قصل بهار 88 ، اجتماعی وفرهنگی ، اخبار اجتماعی نظرآباد ، اخبار اجتمایی ، انجمن حجتیه ، امام (ره)وجماران ، امام خمینی ، امام مهربانی ، امام(ره) وجماران ، پیام شهروندان ، تاریخچه نظرآباد ، تپه ازبکی ، خاتمی ، رخسار قرآن ، صدور پروانه ، طالقان ، طرح جامع شهر نظرآباد ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :45
بازدید دیروز :20
کل بازدید :225647
تعداد کل یاداشته ها : 386
103/2/10
5:51 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
عبدالرسول عباسی[0]

خبر مایه
به گفته علی نوذرپور- کارشناس شهر‌سازی‌- شهر تهران از ابعاد مختلف کالبدی، فرهنگی و اجتماعی دچار بحران هویت شده و هرچه می‌گذرد این بحران گسترده‌تر و عمیق‌تر می‌شود.
وی می‌گوید: «‌آنچه موجب افتخار و تعلق انسان به محل سکونت و شهر خود می‌شود، وجود خصوصیتی است که آن را از بقیه مکان‌ها متمایز می‌کند.
در شهر تهران براثر شهرنشینی شتابان، عناصر هویت‌بخش در مقیاس شهر و محله‌های آن پدید نیامده و یکسانی و یکنواختی در شهر مشاهده می‌شود؛ زیرا در شهرنشینی شتابان مسئله اصلی مردم تامین سرپناه است و نیازهای اجتماعی- فرهنگی و کیفیت زندگی متناسب با محیط، کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. این در حالی است که رفع این معضل شهر تهران با هویت‌بخشیدن به عناصر و اجزای آن میسر می‌شود؛ از این ‌رو لازم است شاخص‌های این عناصر که ریشه در مکان و زمان دارند و با سنت‌ها و عقاید جامعه پیوسته‌اند، نمود یابند.»

او از جمله عناصر تأثیرگذار در هویت شهر را بافت‌ها و بناهای با ارزش تاریخی می‌داند و می‌گوید: «‌متأسفانه این عناصر در طول دهه‌های گذشته مورد بی‌توجهی قرار گرفته‌ و قسمتی از این فضاها نابود شده یا در معرض نابودی قرار گرفته‌اند، به نحوی که به هویت شهر آسیب جدی وارد شده است. از این‌رو ضرورت دارد که به‌طور کلی بهسازی و نوسازی بافت‌ها و بناهای با ارزش در دستور کار مدیران و برنامه‌ریزان قرار گرفته و با آموزش شهروندان و آشنایی آنها با هویت تاریخی شهر و محلات مختلف، ضمن فراهم آوردن زمینه احساس تعلق به آن، زمینه مشارکت آنها در بازسازی هویت شهر فراهم شود».

او با اشاره به اینکه میادین مهم و تقاطع‌ها فضاهای باارزش شهر محسوب شده و تنفس‌گاه‌های شهری به شمار می‌روند معتقد است هنوز به طراحی درست این فضاها با توجه به عملکردشان توجهی نمی‌شود هر چند در برخی نقاط مثل حسن‌آباد، طراحی بدنه و بازسازی تقاطع انجام و از بنای با ارزش تاریخی آن حفاظت شده است اما هنوز در میدان آزادی که سمبل پایتخت به‌شمار می‌رود احساس ناامنی و بی‌هویتی می‌کنی؛

فضا از هرسو یله و رهاست و احساس تعلقی را در شهروند ایجاد نمی‌کند و اینها از مواردی است که تحت‌تأثیر الزامات کسب درآمد شهرداری قرار گرفته است. وی می‌گوید:«این در حالی است که یک گروه با تخصص شهرسازی، معماری، جغرافیا، محیط‌زیست و برنامه‌ریزی شهری باید کاربری شهر را تعیین و مشخصات شبکه‌ها، رابطه بین بناها، معابر، عرض و طول و ارتفاع ساختمان‌ها را در طرحی جامع مشخص کنند و براساس آن تراکم هر منطقه تعریف شود.

در حالی که بی‌توجهی شهرداری‌ها به این موضوع نه تنها موجب به هم‌خوردگی سیمای شهری بلکه موجب تراکم جمعیتی ساکن در محلات و به تبع آن افزایش نیاز به خدمات آموزشی، بهداشتی و شهری به ویژه آب، برق و فاضلاب می‌شود که در طرح محاسبه نشده و سیستم شهری را دچار مشکل می‌کند.»این کارشناس ارشد برنامه‌ریزی شهری و منطقه‌ای ایجاد عناصر فرهنگی در شهر و محلات و توجه به عناصر دیگر تشکیل دهنده هویت شهر از جمله نما و منظر شهری را در ایجاد این تعلق مؤثر می‌داند.

وی می‌گوید:«‌سیما و منظر شهری مقوله‌ای است که در شهر تهران کمتر مورد توجه قرار گرفته است به نحوی که هر روز در گذر از معابر شهر و با نگاهی به اطراف می‌توان پریشان حالی سیمای شهری که بخشی از هویت شهر را شکل می‌دهد مشاهده کرد.

ناهماهنگی بین ابعاد و ارتفاع ساختمان‌ها، استفاده از الگوهای طراحی و مصالح و رنگ معابر متفاوت و ناهمگون در عناصر دخیل در سیمای شهر، نماهای ساختمان‌های مغشوش و ناهمخوان با یکدیگر، از جمله مصادیق این موضوع هستند که چهره‌ای نازیبا و آشفته به شهر تهران بخشیده‌اند. دستگاه‌های متولی این امر یا در اثر غفلت و یا به خاطر درگیری با مسائل دیگری که اولویت بیشتری برای آنها دارند از ساماندهی سیما و منظر شهر و هویت‌بخشی به آن چشم پوشیده‌اند به نحوی که اکنون امور مربوط به سیما و نمای ساختمان‌ها و تصمیم‌گیری درخصوص آن را سلایق مالکان و سازندگان این بناها تعیین می‌کند حال آنکه همة شهروندان خواسته یا ناخواسته، در معرض سیما و منظر فضاهای شهری قرار دارند و از آن تأثیر می‌پذیرند. در واقع می‌توان گفت که نماهای شهری بخشی از حوزة عمومی‌اند که به وسیلة بخش خصوصی بدون نظارت ایجاد می‌شوند و این بنیادی‌ترین نقد بر وضعیت موجود نماهای شهر تهران است.»

این در حالی است که در بندهای یک و 27 ماده 55 قانون شهرداری‌ها، شهرداری موظف به ایجاد خیابان‌ها، کوچه‌ها، میدان‌ها، باغ‌های عمومی، مجاری آب و توسعه معابر در حدود قوانین موضوعه و هرگونه اقدامی است که در حفظ نظافت و زیبایی شهر مؤثر است.

در ماده 23 قانون نوسازی و عمران مصوب 1347 هم اختیار نظارت بر طرز استفاده از اراضی داخل محدوده و حریم شهر از جمله تعیین تعداد طبقات، ارتفاع و نماسازی و کیفیت ساختمان‌ها براساس نقشه جامع شهر و منطقه بندی آن با رعایت ضوابطی که از سوی شورای‌عالی شهرسازی تعیین و توسط وزارت کشور ابلاغ می‌شود بر عهده شهرداری‌ها گذاشته شده است بنابراین شهرداری‌ها با استفاده از اختیارات فوق مکلف به برنامه‌ریزی برای دستیابی به سیمای شهری مناسب و هماهنگ هستند.

بند«ب» ماده 137 برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی کشور، وزارت مسکن و شهرسازی را موظف کرده است تا ابزارها و راهکارهای قانونی ساماندهی سیمای شهری را ایجاد کند اما این وظایف در اجرا با موانعی روبه‌رو بوده‌اند.

آنچه به شهر هویت می‌بخشد وابسته به برداشت‌هایی است که ساکنان شهر از محیط اطراف خود دارند؛ بدین معنی که مفهوم هویت با کیفیت زندگی در شهر ارتباط دارد. شهر از 2 بخش کلی تشکیل می‌شود؛ حوزه خصوصی و حوزه عمومی زندگی. در شهر تهران به‌علت اینکه اهمیتی کمی، به نسبت جمعیت ساکن در آن، به حوزه عمومی داده شده است، گاهی به‌نظر می‌رسد که حوزه عمومی تکه‌هایی باقیمانده از حوزه خصوصی است که هیچ معنا و مفهومی را به ذهن متبادر نمی‌کند. چنین به‌نظر می‌رسد که فضاهای شهری زندگی مانند میدان‌ها، خیابان‌ها، پارک‌ها و... در میان متولیان خصوصی زندگی شهری، به فراموشی سپرده شده‌است!

به‌طوری که اینگونه به ذهن می‌رسد که در فضاهای شهری ما، اول ساختمان‌ها ساخته‌می‌شوند و بعد آنچه باقی می‌ماند، فضاهای شهری است! در این صورت چطور می‌توان به زیباسازی فضایی که بدون تعریف خاصی ایجاد شده، پرداخت؟