تاریخ معاصر ایران به روایت مورخ نجم آبادی
«ما را ابتدا نجم آبادی می گفتند، چون علاوه بر تهران و سنگلج که خانه های ریز و درشتی داشتیم در نجم آباد ساوجبلاغ هم ملک مزروعی و باغاتی دارا بودیم. بعدها نام نجم آبادی به نجمی تبدیل شد. پدرم از مالکین خرده قریه نجم آباد بود و پدر مادرم از افسران سرشناس ژاندارمری کلنل محمد تقی پسیان.»
استاد ناصرنجمی (1297- 1382خورشیدی) از قدیمی ترین نویسندگان مطبوعات ایران است که از سال 1320 خورشیدی، نویسندگی و ترجمه کتاب های مختلف تاریخی و سیاسی را آغاز کرد و به موازات کوششی که در این راستا به کار برد در مهمترین جراید تهران و شهرستان ها مشغول نگارش مقالات سیاسی، انتقادی، تاریخی گردید.
او در وزارت تبلیغات و رادیو جزء نخستین شورای نویسندگان رادیو بود و در اولین شبکه های تلویزیونی ایران به ایراد سخنرانی های تاریخی و سیاسی پرداخت که این کارش تا پایان عمر در شبکه های تلویزیونی پنج گانه با عنوان «تاریخ معاصر ایران» ادامه داشت. استاد نجمی در نهضت ملی ایران و ملی شدن نفت کشورمان نقش موثری را عهده دار شد و در ماموریت خلع ید از شرکت غاصب نفت جنوب به اتفاق هیئت خلع که از طرف آقای دکتر محمد مصدق برگزیده شده بودند، مشارکت داشت. او همچنین با انتشار روزنامه «خبرهای روز» در طرد انگلیسی ها از شرکت نفت سهمی موثر داشت. استاد ناصر نجمی تا پایان عمرش، نود عنوان کتاب به چاپ رساند. روزنامه ایران در سال 1381 پس از انتشار کتاب «وثوق الدوله و قرارداد ننگین 1919» گفتگویی را با استاد ترتیب داده بود که تقدیم خوانندگان گرامی «وبلاگ ساوجلاغ پژوهی» می شود:
- آقای نجمی، پیرامون وثوق الدوله و قرارداد 1919 آثار بسیاری نوشته شده، بفرمایید که شما از چه منظری و چه مسائل تازه ای را مطرح کردید؟
- کتاب چندانی پیرامون شخص وثوق الدوله به طور مستقل منتشر نشده ولی در کتاب های مختلف فصل هایی را به قرارداد 1919 و نخست وزیری وثوق الدوله اختصاص داده اند. همانطور که می دانید وثوق الدوله سه بار نخست وزیر ایران شد و دوران نخست وزیری او مقارن بود با توطئه هایی که از سوی دولت بریتانیا علیه مردم ایران صورت می گرفت.
- شما در این کتاب عشق و علاقه «لردکرزن» به ایران را مصلحتی می دانید و معتقدید که او زیرکانه روسیه را از عرصه سیاسی ایران حذف کرد.
-کرزن در فکر ایجاد زنجیره ای از کشورهای حایل بود تا مرزهای امپراتوری هند را از آسیب های احتمالی تجاوز بیگانگان حفظ کند و ایران از دیدگاه او یکی از مهمترین حلقه های این زنجیره های سوق الجیشی بود. که می بایست هرچه زودتر و پیش از آن که روسها از ضربات انقلاب اکتبر خود بازآیند، تحت نفوذ بلارقیب انگلستان قرار گیرد.
- پیش از شما آقای بهنود هم کتاب «از سیدضیاء تا بختیار» را نوشته بود که استقبال خوبی از آن شد، کتاب دو جلدی «از سیدضیاء تا بازرگان» شما چه تفاوتی با آن کتاب دارد؟
- شما اگر کتاب مرا بخوانید می بینید مطالبی که بهنود در کتاب خودش نوشته، با مطالبی که من در این کتاب آورده ام، زمین تا آسمان تفاوت دارد. چون من در تمام دوران نخست وزیری دکتر مصدق، دوش به دوش او حرکت کردم و در نهضت ملی شدن نفت در کنارش بودم. برای اولین بار من دکتر مصدق را به میدان بهارستان آوردم و در دفتر روزنامه میکروفون گذاشتم تا برای جمعیت حاضر در بهارستان سخنرانی بکند. در همان روز شهید فاطمی و دکتر سنجابی و دکتر شایگان هم حضور داشتند و از من می خواستند فرصتی در اختیار آنان بگذارم تا صحبت بکنند. می خواهم بگویم که من در خیلی از موارد شاهد زنده رویدادها و حوادث تاریخ معاصر ایران بوده ام و بطور مستند در کتاب «از سیدضیاء تا بازرگان» این مسائل را نوشته ام.
منبع: روزنامه ایران، ش 2272، ص 32؛ دشتی به وسعت تاریخ، ص 312.