امروز در خبرها آمده بود که در مناطقی که سیل آمده، شهر دیگری کاملا به زیرآب فرو رفته و همه چیز مردم را آب برده است.
به گمانم آزمون بزرگی برای محک زدن مسلمانی ما فرا رسیده که اگر خدای ناکرده در آن خوب عمل نکنیم، معلوم نیست نزد خدای تبارک و تعالی که به همه بندگان خود چنان علاقه دارد که بر اندام آنان خلعت زیبای آفریده شدن را پوشانده است، درجه ایمان قابل قبولی داشته باشیم.
دیشب شب ضربت خوردن مردی بود که شبها ناشناس در کوفه و مدینه همیان بر دوش به در خانه محقر مساکین میرفت تا آنان را از درد و رنج گرسنگی برهاند و آرامش از دست رفتهشان را به آنها باز گرداند.
در شرایط خیلی پایینتر از اینگونه حوادث در مدینه، امام حسن بن علی بن ابیطالب ـ که درود بیپایان الهی بر او و پدر و برادر و مادر و خواهر صبورش باد ـ بارها تمام یا نصف دارایی خود را به افرادی که به کمک آن حضرت نیاز داشتند و اوضاعشان با سیل زدگان پاکستان قابل مقایسه نبود، میبخشید.
روش امام حسین در مدینه در رسیدگی به مستمندان چنان بود که هر مستمند و بی چیزی که به مدینه وارد میشد، سراغ خانه او را میگرفت و چون به نزدیکی خانه میرسید، از ازدحام مردم مستمند بر درب خانه حضرت میفهمید که آنجا خانه فرزندِ فرزند ابیطالب و نوه رسول خداست.
در قرآن در جزو 29 سوره عجیبی به نام قلم است که توصیه میکنم همین امروز یکبار ترجمه آیات این سوره 52 آیهای ـ و بویژه آیات 17تا 33 ـ را بخوانیم.
در این سوره داستان باغدارانی ـ اصحاب الجنه ـ مطرح شده که موسم برداشت محصول باغشان فرا رسیده و شب قبل از چیدن محصول به همیگر میگویند که: «سحرگاهان در فردا که برای چیدن محصول به سر باغهایمان میرویم هیچ فرد مسکینی را به داخل باغ راه ندهیم!» (آیه 24)
قرآن در ادامه میفرماید: پس از اینکه باغداران این حرف را زدند و به خانههایشان رفتند و به خواب رفتند: «خدا آتشی را به سمت باغهایشان فرستاد تا همه چیز رابسوزاند.» (آیه 19)
روز بعد که نجواکنان به سمت باغهایشان میرفتند تا به آنجا رسیدند و باغهای خود را آتش گرفته و سوخته دیدند، ابتدا فکر کردند راه را اشتباه آمدهاند و باغ پرمحصولشان این نیست که میبینند! تا اینکه یکی از آنها گفت قال الم اقل لکم لولا تسبحون؟ آیا به شما نگفتم که چرا تسبیح خدا را نمیکنید؟ (آیه 28)
پیشنهاد میکنم در این زمینه حتما به تفسیری مراجعه کنید تا مفاهیم بلند موجود در این آیات را بهتر درک کنید که متلا چه رابطهای بین سخن توان با عتاب آن فرد مبنی بر اینکه چرا تسبیح خدا را نمیکنید با عدم کمک باغداران به فقرای روستای مورد سکونت خود وجود دارد و...
آزمون بزرگ باغداران آن بود که شنیدیم و خواندیم. آزمون بزرگ ما کدام است؟ آیا اصلا آن را یک آزمون الهی که برای هر دو طرف قضیه است، میدانیم یا خوش بینانه میگوییم حادثهای طبیعی رخ داده است!
مبادا به رسم معهود بعضیها در جشن نیکوکاری، به میلیونها انسان صدمه دیده در پاکستان که از قضا علاوه بر انسان بودن با ما هم کیش هم هستند و همه چیزشان را در این سیل از دست دادهاند و آنگونه که در تصاویر دیده میشود، بر روی چادری در حصیری پلاستیکی میخوابند و با بادبزن در این موسم هوای گرم روزه، خود را خنک میکنند، صدقه یا لباسهای دست دوم بدهیم.
یکبار دیگر درسیره امام حسن (ع) تامل کنیم و سوره قلم را با دقت بخوانیم که خدا بمجرد شنیدن حرف عدهای باغدار متمول که از آن بوی عدم رسیدگی به فقرا و مستمندان و مساکین ـ زمین خوردگان ـ به مشام میآمد، پیش از اینکه آنها حرفشان را عملی کنند، چه به روز و روزگارشان آورد و تازه در ادامه آیه میفرماید: کذلک العذاب ولعذاب الآخره اکبر لو کانوا یعلمون (آیه 33)!
این عذاب مال دنیای آنهاست عذاب آخرتشان دردناکتر است البته اگر بدانند!
در جامعه ما بسیارند افرادی که مدام به سفرهای تفریحی و زیارتی و بویژه عمره میروند و میلیونها تومان خرج تفریح و زیارت خود و خانواده میکنند.
رقم عمره رفتن بعضی متدینین ما دو رقمی شده است. خوب است همه در این باره تاملی بیشتری بکنیم.
و البته توفیق از خداست تا بخت که را یار باشد و به که اذن و اجازه دهد تا از مردم که خانواده اویند ـ وچه کسی از خدا به خانواده اش که تمام مردمند غیورتر است! ـ مانند خانواده خود دستگیری کند.
خدایا به حرمت شب قدر و صاحب آن امام زمان (عج) و شهید آن علی و مصداق تام و اتم آن فاطمه زهرا (س) ما راد راین آزمون سربلند بگردان.