چرا کاری از پیش نمیرود؟
شاید یکی از دلایل اصلی عدم تحرک در مسائل فرهنگی، مشغله مدیران باشد. برای مثال اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی اصولا از جمله مدیران بلندپایه نظام چه در حوزههای اجرایی و چه در حوزههای فرهنگی هستند که همین امر خود عاملی است برای کمبود وقت ایشان در جهت تزریق افکار کاربردی و کمک فکری به این مجموعه. وقتی در بین اعضای حقوقی این نهاد 4 وزیر و 2 نماینده مجلس دیده می شود و در میان اعضای حقیقی نیز نام اشخاصی به چشم میخورد که سوابق کاری و مسئولیتهای فعلی شان جایی برای حتی مصاحبه با رسانهها برایشان نگذاشته چگونه می توان توقع داشت که با جلسات هفتگی سهشنبه شبها که با حضور رییس جمهور برگزار میشود، مصوبات روز و کارآمد و در کنار آن تلاش مجدانه برای اجراشدنشان داشت؟! در واقع کار اصلی شورای انقلاب فرهنگی بر دوش کمیسیونها و افراد حلقه دوم این نهاد فرهنگی است، آنجا هم بالتبع بروکراسی حاکم بر عرصه فرهنگ به نوعی بیداد میکند که فرصت پیگیری مصوبات پیش نمیآید. حتی اطلاع رسانی هم در این نهاد آنچنان که باید باشد، نیست و شاید بسیاری از مردم با نام این نهاد اصیل و اساسی نظام هم آشنا نباشند چه برسد به اینکه بدانند 5 هدف تاسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی چیست؟ ”این وضع جدیدی که در کشور بهوجود آمده است و تشکیل دولت و گرایشی که امروز در عموم مردم و در دولتمردان مشاهده میشود، این نوید را میتواند بدهد که اوضاع برای برگرداندن جهتگیری غلط، اوضاع مساعدی است؛ نه به این معنا که همه چیز از پیش قابل حدس قطعی باشد؛ بلکه بسته به این است که ما چهکار بکنیم، لیکن زمینه، زمینهی مساعدی است؛ چون شعارهایی مطرح شده که منطبق با مبانی انقلاب بوده و مردم به این شعارها پاسخ دادهاند؛ و من مکرر این را گفتهام.
گزارش جناب آقای کینژاد گزارش خوبی است؛ منتها گزارش مصوبات، غیر از گزارش واقعیتهایی است که براساس این مصوبات در عالم واقع و روی زمین انسان مشاهده میکند؛ باید این مصوبات منعکس شود. شما فرض بفرمایید برای صدا و سیما وظایفی معین کردهاید که باید در صدا و سیما منعکس شود؛ برای آموزش و پرورش یا برای دانشگاهها یا برای فرهنگ عمومی با ابزارهایی که دارد، وظایفی را معین کردهاید که بایستی تحقق پیدا کند. اما نگاه کنید به آیندهی دور؛ یعنی آیندهی معینشده در سند چشمانداز بیست ساله. کسانیکه امروز وارد مدرسه میشوند، در پایان دوران بیست ساله، یک جوان بیستوشش، هفت ساله هستند - امسال، سال اول چشمانداز است - شما میخواهید این جوان بیستوشش، هفت ساله چهجور انسانی باشد؛ اگر میخواهید این جوان، یک جوان خلاق، دارای ابتکار، شجاع، آراسته از لحاظ اخلاقی، سالم از لحاظ جسمی و فکری و روانی، صاحبِ فکر و اندیشه، دارای احساس مسؤولیت نسبت به کشورش و ملتش و آیندهاش باشد، امروز باید طرح صیرورت این کودک را به آن جوان اینجا طراحی کنید؛ حاضر داشته باشید و به دستگاهها ابلاغ کنید.
رئیس این شورا، رئیسجمهور؛ یعنی رئیس قوهی مجریه است و برای قانون هم رئیس قوهی مقننه و عناصری از مجلس شورای اسلامی در اینجا حاضرند. بنابراین، حالت منتظرهیی وجود ندارد و اهداف باید تحقق پیدا کند. اصلاً فلسفهی حضور رؤسا و مسؤولان همین است؛ والّا بنده خوب میدانم که برای یک شورایی که میخواهد برنامهی کلان بریزد، رؤسا و شخصیتهایی که مشغول کارهای اصلی دیگر هستند، خیلی نمیتوانند وقت بگذارند و همت صرف کنند؛ شخصیتهای حقیقی بایست در چنین شورایی وقت بگذارند و بحث کنند. بنابراین، علت حضور رؤسا و وزرا و رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی و بقیهی رؤسا و مسؤولان کشور که اینجا هستند، از زمانیکه این شورا در زمان امام (رضواناللَّهتعالیعلیه) تشکیل شد، بهخاطر همین بود که این شورا حرفی بر کاغذ نباشد؛ فقط اظهارنظر و ابراز دلسوزی نباشد، بلکه تحقق پیدا کند و اجرا شود.
امام هم عیناً همین را تصریح کردند و تعبیری به این مضمون بیان کردند که مصوبات این شورا باید عملی شود؛ بنده هم بر این معنا همیشه تأکید کردهام. تصمیمات یا آرزوهایی که تاکنون در زمینهی پیشرفت علم گرفته شده یا مطرح شده، بایستی عملیاتی شود؛ یعنی بایست در مجاری کار بیفتد و خواسته شود. فرض کنید اگر شما در زمینهی تولید علم با دانشگاهها کار دارید، باید آقای دکتر زاهدی مسؤول شود؛ زمان معین کنید و بعد بگویید که شما ظرف دو یا سه ماه در این زمینه چهکار کردهاید. ایشان گزارش به شورا بدهند و اگر شما نمیپسندید، اعتراض کنید؛ اگر میپسندید، قدم بعدی را بردارید؛ حالایا شما باید بردارید، یا ایشان باید بردارند. در زمینهی وزارت ارشاد یا آموزش و پرورش و در زمینههای مختلف دیگر هم به همین روش عمل شود. ” (رهبر معظم انقلاب 1384)