خروجی یک نهاد یا سازمان به تیم فعال در آن مجموعه باز میگردد؛ هنگامی که از یک شورای عالی موجی ایجاد نمیشود، نباید توقع داشت از مدیرانی که اعضای همان شورا...
بحث دیروز و امروز و دولت قبلی و فعلی و بعدی نیست؛ یک تراژدی دنبالهدار و یک زخم کهنه است. یک داستان تلخ تاریخی است، اصلاً بیانیه بیبرنامگی است؛ بیتالغزل سیاستزدگی و قله بیاعتمادی به نخبگان و سمبل بیحسی و عادت است؛ اصولاً وقتی مدت زیادی در یک هوای مسموم، روزمرگی را به تنفس ترجیح بدهی، دیگر حواست به کبودی ریهها نیست، خودت هم شاید سیگاری دود کنی و کمک باشی به گندیده شدن ریهات... سرنوشت فرهنگ در دو دهه گذشتهی یگانه انقلاب فرهنگی قرن اخیر، تقریباً چنین دورنمایی دارد. بیماری فرهنگی و فرهنگ رنجور و تبدار کشور، تنها با تغییر دولتها، به تغییر مدیریت خلاصه میشود و بس! میشود مصداق عینی این شعر:
شخصی همه شب برسر بیمار گریست / چون صبح شد او بمرد و بیمار بزیست!ادامه مطلب...